بهار در راه است!
بهار فصل شکفتن است، فصل آغاز، فصل نو شدن… بهار، جشن طبیعت است و گلها لباسهای رنگارنگ خود را به تن میکنند و زیبایی خود را به رخ یکدیگر میکشند، یکی قرمز، دیگری صورتی، آن یکی آبی و بنفش و … و درختان که از بی برگی و سرمای زمستان به ستوه آمدهاند سبزپوش میشوند.
در فصل بهار زمین به شکرانه زندگی دوباره اش هر آن چه در دل پرورانده به سمت آسمان روانه میکند و دانه ها آرام آرام سر از خاک بیرون میآورند و به دنیا سلام میکنند. کوه ها به مدد خورشید درخشان برف و بار خود را از تن شسته و رودها سرمست به راه میافتند، پرندگان از لانههای خود بیرون آمده و خبر رسیدن بهار را در همه جا نغمه سرایی میکنند.
غنچههای خجالتی که روی درختان میوه نشسته اند پنهانی از پشت گلبرگ های خود به بیرون سرک میکشند و زنبورهای عسل از گل های خوشمزه نوش جان میکنند.
بهار همهی چیزش دلپذیر است، پیام عشق و شادمانی با خود میآورد و به همهی موجودات و گیاهان و انسانها نوید شروعی دوباره را میدهد. در فصل بهار طبیعت به چالشی شگفت انگیز دعوت میشود:)
یک روز آسمان رخت آبی به سر کرده و لکه ای ابر در آن دیده نمیشود و روزی دیگر به سیاهی شب میشود و غرش های رعدآسایش بارش بارانهای بهاری را نوید میدهد و چیزی نمیگذرد که رنگین کمان رنگارنگ را گوش تا گوش خود پهن میکند.
و دیدن رنگین کمان پاداش کسانی است که تا آخر زیر باران ماندهاند...!!
هر گل و برگی که هست، یاد خدا میکند
بلبل و قُمری چه خواند، یاد خداوندگار
برگ درختان سبز، پیش خداوند هوش
هر ورقی دفتریست، معرفت کردگار
وقت بهارست خیز، تا به تماشا رویم
تکیه بر ایام نیست، تا دگر آید بهار
الان رسیدیم به زمستان 99...
یادش به خیر...
چه زود گذشت :)