علامه حلی5

ُسازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، دبیرستان دوره اول علامه حلی5 تهران
ما این جاییم...
علامه حلی5

سمپادی‌های علامه حلی۵ تهران

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۶ مهر ۰۳، ۲۱:۴۸ - نرگس
    نرگس
  • ۲۰ تیر ۰۳، ۱۹:۴۱ - سلام
    سلام

تقویم میلادی

جایگاه والدین به بیان بزرگان

دوشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۹، ۰۴:۲۰ ب.ظ
  • وقتی دل شیدایی مـیـرفت بـه بستانـهـا

  • بی خویشتنش کردی بوی گل و ریحانا

  • گه ناله زدی بلبل گه جامه دریدی گلبـا

  • یـاد تـو افـتـادم از یـاد بـرفـت انـهـا

  • ای ذکر تو بر لبها وی مهرتو در دلـها

  • وی شور تو درسرها نی سرتودرجـانها

  • تـاخر غـم عـشقـت اویـخته در دامم

  • کـوته نـظری باشد رفتن به گلـسـتانها

موسی کلیم الله پیغمبر اولوالعزم است. به خدا عرضه کرد: خدایا هم درجه من در بهشت کیست؟ شاید حضرت موسی فکر می کرد یک پیغمبری مثل خودش، عالمی، ربانی ای، عابدی، زاهدی، یک شخصیت جهانی ای. گفتند: هم درجه شما یک قصابی است در فلان محله! ای داد بیداد! قصاب فلان محله شده همدرجه موسی کلیم الله؟ حضرت موسی تعجب کرد. گفت: من باید ببینم ته این قضیه چیست. حرکت کرد و آمد قصاب را پیدا کرد. به در مغازه اش رفت، دید یک آدم معمولی است.

 

گفت مهمانش بشوم ببینیم این فوق العادگی اش چیست. مهمانش شد. او هم حضرت را نمی شناخت. به حضرت گفت: که آقا من یک کار واجبی دارم شما در این اتاق مهمانی باشید، من کارم را انجام بدهم و خدمت شما بیایم.

 

دیدم یک سبدی از سقف آویزان است. سبد را پایین آورد. داخلش یک پیرزنی بود. پیرزن فرسوده، فرتوت، و خیلی مسنی بود. خیلی جثه کوچکی داشت. گفت این مادر من است. غیر از من هم کسی را ندارد. من فقط اولادش هستم. و من باید از این مادر نگهداری کنم. این جا آویزانش کردم که از خطر محفوظ باشد. کسی بهش آزار نرساند. حیوانی حمله نکند. من اول باید مادرم را تر و خشک بکنم. غذا در دهانش بگذارم، شروع کرد دست و صورت مادر را شستن. غذا دهانش گذاشتن، بهش محبت کردن، لطف کردن. وقتی مادرش را سیر کرد، این پیرزن دستهایش را بلند کرد، گفت ای خدا، پسر من را هم درجه موسی کلیم الله قرار بده. ببینید دعای پدر و مادر چه کار می کند. نفرین پدر و مادر هم همین طور؛ مواظب باشید و بخواهید از پدر و مادر که از ته دل برایمان دعا کنند.

 

مرحوم آیت الله مرعشی نجفی رحمه الله علیه خیلی مرجع بزرگواری بودند؛ در حرم حضرت معصومه سه وعده نماز جماعت می آمدند و فرموده بودند هرچه هم از خدا می خواستم به واسطه حضرت معصومه گرفته ام. حاجت هایم همه روا شده. روز آخر هم نماز مغرب و عشاء را خواندند، رفتند خانه از دنیا رفتند. آیت الله مرعشی نجفی فرموده بودند:

من رمز موفقیتم در این بوده؛ در جوانی که خانه پدر و مادرم بودم، (پدرشان هم از علما بودند) یک روزی مادرم ناهار تهیه کرد، به من فرمود که شهاب، برو بابایت را صدا کن بیاید ناهار بخوریم. من رفتم اتاق پدرم که پدرم را صدا کنم، دیدم پدرم خسته بوده و خوابش برده. تازه هم خوابش برده بود. در چرت بوده. کسی هم که تازه خوابش برده اگر بخواهی بیدارش کنی اذیت می شود. به فکر فرو رفتم چه کار بکنم؟ از این طرف مادر گفته پدرت را بیدار کن ناهار بخوریم. از اینطرف هم پدر است، حق دارد، بی ادبی می شود، من بیدارش کنم.

یک حیله ای به ذهن من رسید. افتادم زمین، شروع کردم پای پدرم را با ملایمت بوسیدن. همان طور که به آرامی پای پدرم را می بوسیدم پدرم خرده خرده چشمانش را باز کرد. دید یک کسی دارد پایش را می بوسد. خوب که چشمانش را باز کرد دید پسرش است. گفت: شهاب تویی؟ گفتم بله. گفت چرا پای مرا می بوسی؟ گفت: مادر به من گفته بیایم شما را برای ناهار صدا کنم. دیدم شما خوابید. گفتم پایتان را ببوسم خرده خرده بیدار شوید. پدرم هم از این کارم خیلی خوشش آمد. از ته دل دعا کرد. گفت الهی خدا تو را از خادمین اهل بیت قرار بدهد. دعای پدر ما گرفت. ما شدیم از خادمین اهل بیت. امضاء که ایشان می‌کرد مینوشت خادم اهل بیت سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی...

 

کتابخانه‌ای که ایشان درست کرده شاید در دنیا بی نظیر باشد. و مروج اهل بیت، کتابهای اهل بیت؛ چون خادم اهل بیت بودند...

میگوید من هرچه دارم از دعای پدر دارم.

پدر و مادر را خیلی احترام کنیم...!

 

نظرات  (۱۱)

از شما بسیار سپاسگزارم.

عشقی استاد عشق

آقا شایعه در مورد برگزاری  آزمون سنجش مرحله دوم  درسته ؟؟؟؟

پاسخ:
توی کانال گذاشتم
۱۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۸:۱۶ آقای فلانی هشتمی

سلام استاد سلطانی

روز معلم بر شما و همه ی معلمان دیگر مبارک

میخواستم بگم که آقای هاِیری فرمودند که امتحان از بخش های هورمون و ژنتیک و تولید مثل در آینده های نه چندان دور میگیرند اما هنور ژتیک رو تموم نکردیم و کلی مبحث مونده و همچنین هورمون ها هم مباحثی را درس نداده اند . حالا میخواهند به فصل بعدی یا همون تولید مثل بروند و یک سوال هم تو سامانه شاد گذاشته اند که اصلا درس نداده اند و مربوط به ژنتیک و گروه های خونی است که از ژنتیک فقط یک فیلم وجود دارد 

حالا میخواهم بدانم که آیا امتحانی که در آینده نه چندان دور قراره گرفته بشه  کل ژنتیک و هومون ( منظورم مبحث های تدریس نشده ) میاید یا نه و فقط فیلم ها  را ببینیم برای امتحان کافی است

چون برای امتحان خود استاد گفته اند که شروع کنید یه بخونید این مباحث 

پاسخ:
سلام فیلم جدید استاد هم گذاشتیم ببینید
توضیحات کامل را می‌دهیم ایشالا

۱۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۶:۱۱ یه هشتمی معترض

سلام آقا خسته نباشید

ولی آقا چرا بین پایه هفتم و هشتم تبعیض قابل میشید اونارو قبل عید و کرونا بردید اردو اما به ما گفتید بعد عید که کرونا اومد 

واسه حلی کاپ چی؟؟؟

به اونا جایزه میدید ولی به ما نمیدید و تازه از مون هم امتحان میگیرید و هیچ فایده ای هم نداره 

لطفا رسیدگی کنید .

پاسخ:
سلام
دیگه شرایط خاص بود برای اردوها و برای شما هم برنامه‌ریزی شده بود... 
امتحان هم برای یادگیریه... 

آقا امتحانات ما مشخص شد کی برگزار میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟  

پاسخ:
نه هنوز... هر موقع اعلام بشه، می‌گیم بهتون...
۲۹ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۲۵ محمد امین قلی پور

سلام آقا.یعنی الان قبول کردین که اینکارو انجام بدیم؟؟؟ اگه قبول کردین میشه اسم بازی رو بدونم؟

پاسخ:
سلام
فکر می‎کنیم
۲۷ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۳۷ محمد امین قلی پور

میدونم میخاستم "میخواستم" نوشته میشه.

۲۷ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۳۶ محمد امین قلی پور

سلام آقا ممنون از روحیه دادنتون. آقا می خاستم یه نظری بدم. میخاستم بگم که حالا که نمی تونیم اردو بریم میشه بجاش یه لینک بزارید برای بازی آنلاین که یه روزی هر کلاس دسته جمعی برن بازی کنن؟ مثلا کانتری چیزی؟ لطفا نگین که نمیشه :)

پاسخ:
سلام
چه جالب

مرسی از شما استاد خوب دستتون درد نکنه

 

استاد خیلی قشنگ بود دستتون درد نکنه

من هرچه دارم از پدر و مادرم دارم و اگر آم ها نبودند، من هم نبودم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">