فعالیت مشاورهای شعر و ضرب المثل(کلاس 703)
بچههای خوب کلاس 703
بچههای خوب کلاس 703
تنبل نرو به سایه سایه خودش می آیه در اشاره به آدم تنبل به کار می ره که کاری را می خواهد انجام بدهد ولی از تنبلی انجام نمی دهد و دوست دارد خود به خود کارش انجام شود
شعر به قبرستان گذر کردم صباحی
شنیدم ناله و افغان و آهی
شنیدم کله ای با خاک می گفت
که این دنیا نمی ارزد به کاهی
بابا طاهر عریان یکی از شاعر های معروف ایرانی بود که درهمدان متولد شد سبک نوشتاریاش دو بیتی و رباعی بود آرامگاه ایشان در همدان است .ایلیا فلاح سیاه اسطلخی 703 با تشکر
1. ضرب المثل : ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج روز را در یابی
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند ****** بل بل شقم هوای نغمه خوانی می کند
2.معنای ضرب المثل:استفاده از اندک فرصت مانده
معنای شعر: با اینکه سنم بالا رفته همچنان بعضی وقت ها دلم یاد روز های جوانی می کند ******به یاد روز های جوانی دوست دارم کار های ان دوران تکرار کنم
نام شاعر ضرب المثل : سعدی
نام شاعر شعر : استاد شهریار
3. شایان میرزابابایی
ضرب المثل
ضرب المثل آب که سر بالا میرد قورباغه ابوعطا می خواند به این موضوع تاکید دارد که کسی اگر یک بخش یا یک وظیفه ای را که بر عهده ی اوست را به درستی انجام ندهد به تبعیت از آن،دیگر بخش ها هم آن نظم لازم را ندارند و کار بقیه سیستم ها هم مختل میشه.
استفاده ی این ضرب المثل در بین صحبت ها: به طور مثال وقتی که قانونی وجود ندارد بعضی افراد سوء استفاده میکند و وظیفه ی خود را انجام نمی دهد میگویند:آب که سر بالا می رود قورباغه ابوعطا می خواند.
شعر
شعر نظامی گنجوی:
ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز:ای خدایی که نام تو بهترین نام شروع هر کاری است من بدون گفتن نام تو هیچ چیزی را نمی خوانم یا هیچ چیزی نمی نویسم.
ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم:ای خدایی که یاد تو همدم فکر و روان من است هیچ چیزی به غیر از نام تو بر زبان من نیست.
ای کارگشای هر چه هستند نام تو کلید هر چه بستند:ای مشکل گشای هرچیزی که وجود دارد نام تو مانند کلیدی است برای باز کردن در هایی که بسته است.
ای هست کن اساس هستی کوته ز درت دراز دستی:ای به وجود آورنده ی همه ی جهان کوتاه از درت(از درگاهت)هر نوع ظلمی باشد.
اصلاحیه
نوید افخمی
ضرب المثل
ضرب المثل آب که سر بالا میرد قورباغه ابوعطا می خواند به این موضوع تاکید دارد که کسی اگر یک بخش یا یک وظیفه ای را که بر عهده ی اوست را به درستی انجام ندهد به تبعیت از آن،دیگر بخش ها هم آن نظم لازم را ندارند و کار بقیه سیستم ها هم مختل میشه.
استفاده ی این ضرب المثل در بین صحبت ها: به طور مثال وقتی که قانونی وجود ندارد بعضی افراد سوء استفاده میکند و وظیفه ی خود را انجام نمی دهد میگویند:آب که سر بالا می رود قورباغه ابوعطا می خواند.
نوید افخمی
(( به نام خداوند جان و خرد ))
شعری از عالم و دانشمند بزرگ و شاعر دانا...
(خیام)
دریاب که از روح جدا خواهی رفت 🌹🌹 🌹🌹در پرده اسرار به فنا خواهی رفت
می نوش ندانی از کجا امده ای 🌹🌹 🌹🌹خوش باش ندانی به کجا خوهی رفت
ضرب المثل
مرد سر میدهد اما سر نمیدهد،،
رازی که به کسی سپرده شد لو نمیرود
شعر :
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
شهریار
ضرب المثل :
کاشکی را کاشتند سبز نشد
معنی شعر: معنی کلی شعر این است که چرا انقدر دیر امدی
زمان استفاده از ضرب المثل : این مثل زمانی استفاده می شود که یک نفر بخواهد از یک کار اتفاق نیفتاده یا محال یک نتیجه ی قطعی بگیرد.
سید مانی نجفی
1-ضرب المثل:پز عالی و جیب خالی.
شعر :چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
فردوسی
2-معانی: ضرب المثل :به کسی می گویند که ظاهری آراسته دارد اما جیبی بدون پول.
شعر: اگر قرار است ایران نابود شود، از خدا می خواهم که من هم نیست و نابود شوم و هیچ کس دیگری در این سرزمین ، زنده نباشد.1
3-محمدحسین فرامرزی کلاس 703
1:از سایت jadvalyab.ir
( به نام خداوند بخشنده و مهربان )
( آرش – سلطانی – 703 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این را در کلاس دوم خودمم گفتم و در اینجا آورده ام بدون تغییر .
میوه ای بودم سبز دور و برم علف شده بود سبز
در جنگلی دور افتاده و زیبا نبود میوه ای بهتر از من آنجا
من بودم آنجا تک میوه ها حسادت می کردند به من تک به تک
روزی کسی آمد مرا گذاشت جایی نرم آنجا نبود راحت بود بسیار گرم
همه جا پر ز دود همانند جهمنی پر ز کود
آسمان آبی و پدیدار نبود نیاز به من کاملا پیدا بود
میوه ای که نمی شناختمش انجا بود . گفت کیستی حضور تو اینجا پدیدار نبود
گفتمش میوه ای پر ویتامین خوش مزه ملس و ترش و شیرین
ویتامین بی ای سی کاملم جون تو بی رو در بایسی
پر ام از آهن و منیزیم سرشار از کلسیوم پتاسیوم
می دونی ؟ چاره ی هر دردم میوه ای پر آب اما گرمم
برای معده قلب و کلیه بخوری از من برات عالیه
برای درمان بیماری دندان و پوست و لثه پوست و گوشت من برای تو بسه
نام من هست سیب قشنگ سرخم و سپید و از همه رنگ
آرش – سلطاینی - 703
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ضرب المثل ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اول : پیش رمال کاتب است و پیش کاتب رمال . نزد هردو هیچ است و نزد هیچ هردو .
به کسانی می گویند که ادعا می کنند همه کار ها را بلدند اما هیچ چیز بلد نیستند . یک چیزی مثل دروغ یا دو رویی .
دوم : از طلا بودن پشیمان گشته ایم . مرحمت فرما و ما را مس نما .
یک مثال : از یک نفر کمک خواستی و ان شخص خراب کرده . مثلا به یک نفر می گویی شیشه ها را پاک کن و بعد او به جای شیشه پاک کن نوع خاصی از اسید را بر می دارد که می تواند شیشه را بخورد و در خود حل کند .
آرش – سلطانی - 703
هرکه ناموخت از گذشت روزگار
نیز نیاموزدزهیچ آموزگار
باماه نشینی،ماه شوی،بادیگ نشینی سیاه شوی
معنی شعر : اگرکسی از بهترین معلم که همان گذر روزگار است
چیزی یاد نگیرد. هرچقدر که معلمان توانمند اورا آموزش دهند
چیزی یاد نخواهد گرفت.
معنی ضرب المثل: در تاثیر همنشینی گویند،یعنی در اثر همنشینی با بدان بد می شوی وبا نیکان نیک.
اصلاحیه
1- شعر:
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد
2- ضرب المثل
مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد
1- توضیح شعر: این بیت از شعر خداوند جان و خرد است که فردوسی شاعر بزرگ ایرانی در وصف خداوند در ابتدای کتاب شاهنامه آورده است. معنی بیت می شود: با نام خداوند آفریننده جان و اندیشه، سرودن کتاب خود را آغاز میکنم؛ زیرا اندیشه انسان از این فراتر نمی رود و نمیتواند به عمق ذات خداوند دست یابد.
2- ضرب المثل: کسی که یکبار مار او را نیش زده باشد از طناب سیاه و سفید که مانند مار باشد می ترسد و این حکایت کسی است که تجربه ناخوشایندی داشته و از آن آسیب دیده باشد اگر با تجربه ای مشابه با تجربه ی قبلی روبرو شود، باز می ترسد
ماهان نعمت اللهی - کلاس 703
بسم الله الرحمان الرحیم
شعر:
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که تو ام راهنمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
ضرب المثل:
آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
------------------------------------------------------------------------------------------------------
معنی شعر:
پروردگارا به ذکر تو مشغولم زیرا تنها تو پاک و خدا هستی و به اطاعت تو جزبه راهی که تو امر کنی راه دیگری نخواهم رفت،همواره در جستجوی تو ام و به دنبال فضل تو همیشه توحید و یگانگی تو را ذکر می کنیم زیرا تو شایسته توحید هستی
معنی ضرب المثل:
شخصی که در دام مشکلات گرفتار می شود دیگر برایش فرقی ندارد که این گرفتاری کم باشد یا زیاد
--------------------------------------------------------------------------------------‐---------------
محمد صدرا کفشینه پور
*__ محمدرضا عظیمی پویا __*
ضرب المثل :در حوضی که ماهی نباشد قورباغه سپهسالار است.
معنی :در جایی که آدم شایسته ای نیست هر نا شایستی لایق می شوند.
شعر:
بنی آدم اعضای یکدیگرند .
که در آفرینش ز یک گوهرند .
چو عضوی به درد آورد روزگار.
دگر عضوها را نماند قرار.
معنی:فرزندان آدم ماننده اعضای یک بدن هستند اگر یک عضوی دچار مشکل شوند و درد شوند دیگر اعضا نیز درگیر خواهد شد
*به پایان آمد این دفتر* *اما حکایت همچنان باقیست*
سلام استاد ببخشید من الان رفتم تکالیف رو ببینم دیدم نردبان را نفرستادم و اشتباهی شعر و ضرب المثل را فرستادم الان چیکار کنم لطفا کمکم کنید اگر اجازه بدید این هفته بیارم مدرسه نشان بدم نردبون را
شعر :
تو نیکی می کــن و در دجلــه انـداز
کــه ایــزد در بیــابــانت دهــد بـاز
مولوی
ضرب المثل :
از اون نترس که های و هوی داره، از اون بترس که سر به تو داره !!
معنی شعر: خوبی کن به دیگران تا خداوند در سختی ها به تو کمک کند.
معنی ضرب المثل: کسانی که در ظاهر شلوغ و پر شر و شور هستند همه چیز خود را عیان می کنند اما کسانی که ساکت و بی صدا و به نظر بی آزار هستند و چه بسا خطرناکند.
پرهام نظرپور 703
ببخشید این مطلب زیر را نوشتم چون عصبانی بودم و ۲ بار تکلیفم را ارسال کرده بودم ولی قابل مشاهده نبود
حالا ببخشید شرمنده
تکلیف من :
به نام خدا آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا / بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی / سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست / من که یک امروز مهمان توام فردا چرا نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم / دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا این شعر از استاد غزل (( شهریار )) سروده شده است ولی در اصل نام اصلی این استاد محمد حسین بهجت تبریزی است . این شعر را که مشاهده کردید ، زمانی که شهریار به یک بیماری مبتلا می شود و بعد در بیمارستان خانواده اش را جواب می کنند شهریار از آنها می خواهد که معشوق قدیمی اش را که به او جواب رد داده بود را به عیادتش بیاورند و او آمد و شهریار این شعر را سرود . در زیر چند بیت از شعر ترکی حیدر بابا شهریار را برایتان میاورم چون حیف است که از آن شعر عالی یاد نکرد . حیدر بابایه سلام حیدربابا ایلدیریملار شاخاندا سئللر سولار شیقللدیب آخاندا قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا سلام اولسون شوْکتوْزه اویزه منیم ده بیر آدیم گلسین دیلیزه این شعر واقعا بسیار زیبا بسیار زیبا است که در 380 مصراع سروده شده است شاید خواندن این شعر برای شما یا دیگران فارسی زبان سخت باشد اما این حداقل برای من ترک و ترک زبان بسیار زیبا و پر معنی مفهوم است
به نام خدا
گره ای که میشه با دست باز کرد نباید با دندان باز کرد
یعنی اگر ما راه حل ساده ای برای مشکلی بلدیم نباید آن مشکل رو با راه حل سخت حل کنیم
یزدان اولیائی 703
هرکه بامش بیش برفش بیشتر
یعنی هر کس جایگاه بالاتری داشته باشد، دردسرها و گرفتاری های بیشتری نیز دارد.
یا هرچه پول و ثروت زیادتر و زندگی وسیعتر باشد سختی و مشکلات زیادی هم دارد
علی دلیر
با تشکر
به نام خدا
((با همه بله با ما هم بله؟))
وقتی فردی حقه ای را در مورد کسی به کار میبرد که آن فرد از آن حقه خبر دارد یا خود،آن را به وی آموخته این ضرب المثل را در جواب او به کار میبرند.
((پایش را از گلیمش دراز تر کرده))
وقتی فردی حد و مرز خود را رعایت نکند و رفتار ناشایستی انجام دهد این ضرب المثل را در مورد او به کار میبرند.
1- به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگزرد
2-این بیت ازشاهنامهی فردوسی است که فردوسی برای آن 30 سال زحمت کشیده است تا این کتاب را نوشته است
3-ماهان نعمت اللهی
شعر : بنی ادم اعضای پیکرندکه در افرینش ز یک گوهرند
ضرب المثل : موش تو سوراخ نمی رفت جارو به دمشمی بست
معنی شعر این است که همه مردم در دنیا مانند اعضای یک بدن هستند و همگی از یک گوهر آفریده شده اند .
معنی ضرب المثل این است که کسی کاری را نمی تواند انجام دهد و کار سخت تری را می خواهد انجام دهد .
امیر علی پناهی کلاس 703
این ابیات از مثنوی لیلی و مجنون نظامی گنجوی (سده ششم و هفتم) است.
متن :
با این که سخن به لطف آب است کم گفتن هر سخن صواب است
توضیح:
با اینکه سخن مانند آب لطافت دارد، ولی بهتر است که کم تر سخن بگوییم.
متن:
آب ار چه همه زلال خیزد از خوردن پر ملال خیزد
توضیح:
درست است که آب تمیز و گوارا است ولی نوشیدن زیاد آن آدم را مریض می کند.
متن:
کم گوی و گزیده گوی چون در تا ز اندک تو جهان شود پر
توضیح:
کمتر سخن بگوییم و سخنی را بگوییم که مثل مروارید با ارزش باشد تا آن سخن با ارزش تو در دنیا مشهور شود.
امیرحسین شاکر دنیوی
کلاس 703
ضرب المثل
ضرب المثل آب که سر بالا میرد قورباغه ابوعطا می خواند به این موضوع تاکید دارد که کسی اگر یک بخش یا یک وظیفه ای را که بر عهده ی اوست را به درستی انجام ندهد به تبعیت از آن،دیگر بخش ها هم آن نظم لازم را ندارند و کار بقیه سیستم ها هم مختل میشه.
استفاده ی این ضرب المثل در بین صحبت ها: به طور مثال وقتی که قانونی وجود ندارد بعضی افراد سوء استفاده میکند و وظیفه ی خود را انجام نمی دهد میگویند:آب که سر بالا می رود قورباغه ابوعطا می خواند.
شعر
شعر نظامی گنجوی:
ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز:ای خدایی که نام تو بهترین نام شروع هر کاری است من بدون گفتن نام تو هیچ چیزی را نمی خوانم یا هیچ چیزی نمی نویسم.
ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم:ای خدایی که یاد تو همدم فکر و روان من است هیچ چیزی به غیر از نام تو بر زبان من نیست.
ای کارگشای هر چه هستند نام تو کلید هر چه بستند:ای مشکل گشای هرچیزی که وجود دارد نام تو مانند کلیدی است برای باز کردن در هایی که بسته است.
ای هست کن اساس هستی کوته ز درت دراز دستی:ای به وجود آورنده ی همه ی جهان کوتاه از درت(از درگاهت)هر نوع ظلمی باشد.
هم قصه نا نموده دانی هم نامه ی نا نوشته خوانی:اشاره به علام الغیوب بودن خداوند
هم تو به عنایت الهی آنجا قدمم رسان که خواهی:تو به کمک خودت من به آنجایی که مطابق صلاح توست برسم
از ظلمت خود رهایی ام ده با نور خود آشنایی ام ده:پروردگارا من را از جهل و گمراهی نجات بده و با نور معنوی و معرفت خود آشنا کن.
نظامی گنجوی:شاعر نامدار ایرانی که در قرن ششم در شهر گنجه یکی از شهر های امروزی آذربایجان به دنیا آمد.اثار او عبارتند از مخزن الاسرار و لیلی و مجنون و خسرو و شیرین و هفت پیکر و اسکندرنامه.که اگر حروف بلد شده را کنار هم دیگر بگذاریم کلمه ی ملخ ها را تشکیل می دهند.
به نام خدا
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا / بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی / سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست / من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم / دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
این شعر از استاد غزل (( شهریار )) سروده شده است ولی در اصل نام اصلی این استاد محمد حسین بهجت تبریزی است .
این شعر را که مشاهده کردید ، زمانی که شهریار به یک بیماری مبتلا می شود و بعد در بیمارستان خانواده اش را جواب می کنند شهریار از آنها می خواهد که معشوق قدیمی اش را که به او جواب رد داده بود را به عیادتش بیاورند و او آمد و شهریار این شعر را سرود .
در زیر چند بیت از شعر ترکی حیدر بابا شهریار را برایتان میاورم چون حیف است که از آن شعر عالی یاد نکرد .
حیدر بابایه سلام
حیدربابا ایلدیریملار شاخاندا
سئللر سولار شیقللدیب آخاندا
قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا
سلام اولسون شوْکتوْزه اویزه
منیم ده بیر آدیم گلسین دیلیزه
این شعر واقعا بسیار زیبا بسیار زیبا است که در 380 مصراع سروده شده است
شاید خواندن این شعر برای شما یا دیگران فارسی زبان سخت باشد اما این حداقل برای من ترک و ترک زبان بسیار زیبا و پر معنی مفهوم است
با عرض ادب و احترام آیدین پیری
شعر:
کم گوی و گزیده گوی چون در تا ز اندک تو جهان شود پر
کم حرف بزن اما سخن خوب و ارزشمند بزن تا سخنان ارزشمند تو تمام جهان را پر کند
ضرب المثل: قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
اگر هر چیزی را کم کم جمع کنیم بعد از مدتی زیاد می شود.
عباس کارگر
به نام خدا
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا / بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی / سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست / من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم / دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
این شعر از استاد غزل (( شهریار )) سروده شده است ولی در اصل نام اصلی این استاد محمد حسین بهجت تبریزی است .
این شعر را که مشاهده کردید را زمانی که شهریار به یک بیماری مبتلا می شود و بعد در بیمارستان خانواده اش را جواب می کنند شهریار از آنها می خواهد که معشوق قدیمی اش را که به او جواب رد داده بود را به عیادتش بیاورند و او آمد و شهریار این شعر را سرود .
در زیر چند بیت از شعر ترکی حیدر بابا شهریار را برایتان میاورم چون حیف است که از آن شعر عالی یاد نکرد .
حیدر بابایه سلام
حیدربابا ایلدیریملار شاخاندا
سئللر سولار شیقللدیب آخاندا
قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا
سلام اولسون شوْکتوْزه اویزه
منیم ده بیر آدیم گلسین دیلیزه
این شعر واقعا بسیار زیبا بسیار زیبا است که در 380 مصراع سروده شده است
شاید خواندن این شعر برای شما یا دیگران فارسی زبان سخت باشد اما این حداقل برا یمن ترک و ترک زبان بسیار زیبا و پر معنی مفهوم است
با احترام و عرض ادب آیدین پیری
1-ضرب المثل (مرغ ایشان یک پا دارد)
2-این ضرب المثل زمانی به کار می رود که یک فرد میخواهد روی حرف اشتباه خود پافشاری کند.حکایت این ضرب المثل بر میگردد به زمان ملانصر الدین.یک روز حاکم شهری که ملا نصر الدین در ان است ، عوض می شود.ملا نصر الدین هم برای این که بخواهد پیش حاکم جدید چاپلوسی کند ، می رود و مرغی میگیرد تا بریان کند و برای حاکم ببرد. در راه اشتهایش تحریک می شود و هوس میکند یکی از ران های این مرغ بریانی را بخورد.وقتی مرغ را پیش پادشاه می برد ، پادشاه می گوید که چرا این مرغ یک پا دارد؟ ملانصرالدین هم که نمیخواهد تسلیم شود ، می گوید تمام مرغ های خوب شهر ما یک پا دارند.حاکم هم که می بیند ملانصرالدین باهوش است ، به او جایزه ای می دهد و او را روانه ی خانه می کند.
3-محمد عسگریان کلاس 703
گره ای که با دست میشه باز کرد نباید با دندون باز کرد
خیلی وقت ها ما راه حل اسانی را بلدیم ولی از راه سخت ان مشکل را برطرف می کنیم. این ضربالمثل به ما می آموزد که نباید این کار را بکنیم
یزدان اولیایی 703
عقلش به چشمش است
یعنی دنبال دلیل منطقی نمی رود هر آن چه که چشمانش دیده را قبول می کند. و این کار بالا کار مغز در چشم است
علی دلیر کلاس ۷۰۳
با تشکر
شعر :
درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس
گشته ام در جهان و اخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس
انچنان گشته ام در هوای خاک درش میرود اب دیده ام که مپرس
من بگوش خد از دهانش دوش سخنانی شنیده ام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مگوی لب لعلی گزیده ام که مپرس
بی تو در کلبه گدایی خویش رنج هایی کشیده ام که مپرس
همچو حافظ غریب در ره عشق به مقامی رسیده ام که مپرس
شعر از دیوان حافظ و نام شعر درد عشقی کشیده ام نپرس است.
ضرب المثل :
مار از پونه بدش میاد جلوی خونش سبز میشه
این ضرب المثل یعنی معمولا ادم از هر چیز که متنفر و بیزار و گریزان باشد با ان رو به رو شده یا بر سرش می اید و نصیبش می گردد.
پرهام امیدی
شعر :
درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس
گشته ام در جهان و اخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس
انچنان گشته ام در هوای خاک درش میرود اب دیده ام که مپرس
من بگوش خد از دهانش دوش سخنانی شنیده ام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مگوی لب لعلی گزیده ام که مپرس
بی تو در کلبه گدایی خویش رنج هایی کشیده ام که مپرس
همچو حافظ غریب در ره عشق به مقامی رسیده ام که مپرس
شعر از دیوان حافظ و نام شعر درد عشقی کشیده ام نپرس است.
ضرب المثل :
مار از پونه بدش میاد جلوی خونش سبز میشه
این ضرب المثل یعنی معمولا ادم از هر چیز که متنفر و بیزار و گریزان باشد با ان رو به رو شده یا بر سرش می اید و نصیبش می گردد.
پرهام امیدی
1.به نرمی برآید ز سوراخ مار--که تیزی و تندی نیاید به کار 2.معنی=با برخورد مناسب می توانی کارت را انجام دهی شاعر=فردوسی
3.سید محمد صالحی